روایت مفصلی از امام صادق(ع) در شرح ولادت حضرت صدیقه(س) نقل شده که ضمن آن فرمودند:
وقتی [مولود فرخنده خدیجه به دنیا آمد و] فاطمه دیده به جهان گشود، نوری از او درخشید که تا درون خانه های مکه نفوذ کرد و در شرق و غرب زمین هیچ جایی نماند مگر شعاع آن نور در آن تابید.
ابن عماره از پدرش گزارش نموده که گفت:
از امام صادق(ع) درباره حضرت فاطمه(س) پرسیدم که چرا زهرا نامیده شد؟
فرمودند: زیرا هرگاه در محرابش می ایستاد، نور او برای آسمانیان چنان می درخشید که نور ستارگان برای اهل زمین.
این فروغ جسم فاطمه(س) است که وقتی در محراب عبادت قرار می گرفت، روی تابناکش برای فرشتگان و ملکوتیان بدانگونه جلوه و تلألؤ داشت که ستارگان در شب برای زمینیان شکوه و درخشش دارند. از این رو آن بانوی مجللّه زهرا نامیده شد.
ابو هشام گوید:
از حضرت عسکری(ع) پرسیدم: چرا فاطمه(س) زهرا نام گرفت؟
امام فرمودند:
چون رخسار او در آغاز روز، مانند خورشید که از مشرق سر برآورد و طلوع کند برای امیر مؤمنان(ع) می درخشید و در نیمروز بسان ماه تابان جلوه گری می نمود و هنگام غروب آفتاب همچون ستاره ای روشن می تابید.
معنی زهرا در فرهنگهای لغت:
زهرا. زهراء. (فرهنگ فارسی معین ). از «زهراء» تازی بمعنی درخشان . روشن . درخشنده روی .
در اشعار فارسی این کلمه اغلب صفت زُهْرهآمده است ، بمعنی زهره ? درخشان و تابنده :
گهی چون آینه ? چینی نماید ماه دوهفته
گهی چون مهره ? سیمین نماید زهره ? زهرا.
چون خدای عزّ و جلّ فاطمه(سلام الله علیها) را از نور عظمت خود خلق کرده است.
وقتی نور وجود آن حضرت طلوع کرد ،آسمان ها و زمین روشن شد و چشم ملائکه را خیره کرد و ملائکه برای خدا به سجده افتادند و گفتند:
پروردگارا این نور چیست؟ خدای تعالی فرمود: این نوری است از نور من که او را در آسمان قرار داده ام و او را از عظمت خود خلق کرده ام. او را از صلب پیغمبری از پیغمبرانم که برترین و افضل پیامبران است بیرون آوردم و من از این نور، ائمه و پیشوایانی که به انجام فرامینم قیام می کنند،خارج می نمایم. آن ها مردم را به حق من هدایت می کنند و من آن ها را خلفای خود در زمین بعد از قطع شدن وحی قرار می دهم.
و ابو هاشم جعفری از امام حسن عسگری(علیه السلام) سؤال کرد که چرا فاطمه را زهرا مینامند؟ آن حضرت در جواب فرمود:
چون صورت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) برای امیرالمؤمنین(علیه السلام)صبح مانند خورشید و ظهر ماند ماه و شب مانند ستاره تابان می درخشید.
ضمناً منظور از این نور،نور معنوی است،نه نور مادی، آن چنان که در حدیث فوق از امام صادق(علیه السلام) از قول خدای تعالی نقل می کند که فرمود:این نوری است از نور من.
بنابر این به همان دلیلی که نور خدا نور مادی نیست،نور حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) هم نور مادی نخواهد بود.
ضمناً ممکن است منظور امام صادق (علیه السلام)آنجا که می گوید:«خدای عزّ و جلّ فاطمه(سلام الله علیها) را از نور عظمت خود خلق کرده است»،روح مقدس حضرت فاطمه (سلام الله علیها) باشد و در جائی که از قول خدای متعال می فرماید:«او را از صلب پیغمبری از پیغمبرانم ...»،منظور بدن مادی آن حضرت باشد. احتمال هم دارد که منظور همان نور معنوی و روح مقدس آن حضرت باشد که در «عالم ذر» به ذره هایی تعلق پیدا کرد و آن ذره ها به وسیله میوه بهشتی به صلب پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) وارد شده باشد.
بنابر این معنی «زهرا» این است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها)،«درخشندگی مادی» داشته که خانه های مکه را نورانی می کرده و «درخشندگی معنوی» نیز داشته که هادی و راهنمای حقیقی دیگران بوده در عین آنکه خودش هدایت شده بوده است.
یا مهدی عج
علت بلند شدن و برخاستن در هنگام شنیدن نام قائم (عج)
وجود دو روایت، دلیل چنین کاری است که یکی، قول امام و دیگری، فعل امام است. امام صادق (ع) فرموده است: «فلیقم و لیطلب من الله تعجیل فرجه؛ پس بایستد و از خدا تعجیل فرج را طلب کند»(منتخب الاثر، ص641).
درباره امام رضا (ع) نقل شده است: «وضع الرضا یده علی رأسه و تواضع قائماً و دعی له بالفرج؛ امام رضا (ع) دستش را بر روی سرش قرار داد و متواضعانه ایستاد و برای فرج او دعا کرد»(منتخب الاثر، ص640).
از این دو روایت، معلوم میشود هنگام برده شدن نام امام زمان (عج ) باید برخاست و برای حضرت دعا کرد. البته در روایت اول برخاستن را ویژه زمانی میداند که لقب قائم ذکر شود و فقط بلند شدن و دعا کردن را میرساند. اما روایت دوم، لقب خاص را نمیرساند، بلکه هرگاه یادی از امام شود، باید برخاست و دعا کرد و نیز علاوه بر این در روایت دوم دست روی سر نهادن نیز بیان شده است.
امام صادق (ع) سبب این کار را فرموده است: «زیرا غیبت ایشان طولانی است و چون رأفت امام به کسانی که دوستش دارند، زیاد است، هرکس او را به این لقب ـ که اشاره به دولت ایشان دارد و حسرت بر غربت ایشان را میرساند ـ یاد کند، امام به او نظر میکند و از جمله چیزهایی که نشان تعظیم است، برخاستن بنده هنگام نگاه کردن مولا به او است.(منتخب الاثر، ص641).
از این روایت معلوم میشود، برخاستن، نشان تعظیم و احترام و بزرگ شمردن امام است و در مورد روایت دوم نیز هر چند کلام امام نیست، اما برداشت راوی ـ به عنوان کسی که حاضر در مجلس است ـ همین تواضع است. راوی میگوید: «وتواضع قائماً» یعنی برای تواضع، امام به پا خاست. پس برای بزرگ شمردن امام و کوچک انگاشتن خود، چنین عملی انجام میشود.
http://www.askdin.com/post2200-2.html
میلاد با سعادت دخت نبـوت،کفو ولایت، ام امامت، قطب دایره وجود، حبیبه ذات ربّ العالمین، پاره تن رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ، زوجه و کفـو امیـرالمؤمنین علیّ مرتضی علیه السلام و امّ الائمة النقباء و النّجباء بر ناموس دهر و شمس ضحای آسمان هدایت حضرت صاحب العصر و الزّمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و نیز بر شیـعیان و محبین آنحضرت مبارکباد
روایات گوناگونی در مورد نامگذاری آن حضرت به این نام مبارک نقل شده است که ما پیش از ترسیم این روایات خاطر نشان میسازیم که؛ نام مقدّس فاطمه از واژه «فطم» که به معنای بریدن و جدا کردن است، برگرفته شده است. بر این اساس هنگامی که گفته میشود:
«فطمتِ الامُ طفلها» و یا «فطمت الحبل» به این معناست که مادر، کودک خویش را از شیر برگرفت و یا ریسمان بریده شد.
علاّمه مجلسی در این مورد میگوید:
چه بسیار که اسم فاعل به مفهوم اسم مفعول میآید. برای نمونه: «سرٌّ کاتم» و «مکانٌ عامر» که به مفهوم مکتوم و معمور، یعنی پوشیده داشته شده و آباد شده، آمده است. همانگونه که در قرآن شریف نیز: فی عیشة راضیة» به معنای «فی عیشة مرضیة» آمده است.
و اینک برخی از روایات پیرامون این نام مقدّس:
پیروان او از آتش در امان داشته شدهاند
ششمین امام نور از پدران گرانمایهاش و آنان از پیامبر گرامی آوردهاند که فرمود:
ان جبرئیل قال له: ... سُمّیت فاطمة، فی الارض، [لانها] فطمت شیعتها من النار. (1)
فرشته وحی برای او پیام آورد که: این دخت گرانمایه در زمین، «فاطمه» نامگذاری شد، چرا که پیروان راستین او از آتش دوزخ در امان داشته شدهاند.
خدا، او و پیروانش را از آتش در امان داشته است هشتمین امام نور از پدران گرانقدرش و آنان از پیامبر آوردهاند که فرمود:یا فاطمة أتدرین لمَ سُمّیتِ فاطمة؟ فاطمه جان! میدانی چرا به این نام، نامگذاری شدهای؟قال علی علیهالسلام: لمَ سُمّیتِ؟ امیرمومنان پرسید: چرا؟قال: لانها فطمت هی و شیعتها من النار.(2) فرمود: بدان دلیل که او و پیروان راستیناش از آتش دوزخ در امان داشته شدهاند.
و نیز فرمود:سمّیت فاطمة لان الله فطمها و ذریّتها من النار، من لقی الله منهم بالتوحید و الایمان بما جئت به(3)؛ او فاطمه نامیده شده چرا که خدای جهانآفرین او و هر کدام از نسل پاکش که خدای را با توحیدگرایی و ایمان به آنچه من آوردهام، دیدار کند، همه را، از آتش در امان داشته است.
و نیز از پیامبر آوردهاند که فرمود:
انّما سمّیت ابنتی فاطمة، لان الله فطمها و ذرّیتها و محبّیها عن النار(4) ؛ دخترم فاطمه تنها بدین جهت به این نام مقدّس نامیده شد که خدا او و نسل پاک و دوستداران واقعیاش را از آتش دوزخ در امان داشت.
و نیز از پنجمین امام نور آوردهاند که فرمود:
در روز رستاخیز فاطمه علیهاالسلام بر نزدیک در دوزخ میایستد و نیایشگرانه رو به آسمان میگوید:الهی و سیدی، سمّیتنی فاطمة، ... (5)خدای من! سالار من! شما نام مرا فاطمه برگزیدی و به مهر خویش مرا و دوستداران نسل مرا از آتش در امان داشتی. بار خدایا! وعده تو حقّ است و تویی که در وعدههایت تخلّف نمیورزی.
از جانب خدا ندا میرسد که:
هان ای فاطمه! درست گفتی، من تو را بدین نام نامگذاری کردم و تو و دوستداران تو و نسل تو را که ولایت تو و نسل تو را داشته باشند، همه را از آتش دوزخ در امان داشتهام. درست میگویی، وعدهام حقّ است و من در وعدههای خویش تخلّف نمیورزم ... .
او را از هر ناپسندی در امان داشت
از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:آیا میدانید مفهوم واژه «فاطمه» چیست؟
یکی از شاگردان آن حضرت میگوید، گفتم: سرورم شما بفرمایید چیست؟
فرمود: یعنی او از بدیها و ناپسندیها جدا شده است.
آنگاه فرمود: اگر امیرمومنان با او پیمان زندگی مشترک امضاء نمیکرد، از آدم گرفته تا روز رستاخیز، در کران تا کران زمین، همتا و همشأنی برای او پیدا نمیشد.
گفتنی است که این روایت را گروهی از دانشمندان و محدّثان اهل تسنّن از جمله: «ابن شیرویه دیلمی» از «امّ سلمه»، آن بانوی با شخصیّت آورده است که میگوید: «پیامبر فرمود: اگر خدا علی را نیافریده بود، برای «فاطمه» همشأنی نبود.»
این مطلب را خوارزمی در کتاب «مقتل الحسین» ، ترمذی در کتاب «مناقب»، مناوی در «کنوز الحقایق»
و قندوزی در «ینابیع المودّة» از «امّ سلمه» و از «عبّاس» عموی پیامبر روایت کردهاند.
برکت شناخت او
از ششمین امام نور آوردهاند که:دخت فرزانه پیامبر فاطمه علیهاالسلام، بدان دلیل به این نام مبارک نامیده شد که آفرینش از شناخت و معرفت او برگرفته شده است. (6)
و انّما سُمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها. (7)
امتیاز او بر دیگران
از پنجمین امام نور حضرت باقر علیهالسلام آوردهاند که فرمود:
آنگاه که فاطمه علیهاالسلام ولادت یافت، خداوند به فرشتهای وحی فرمود که نام «فاطمه» را بر زبان پیامبر جاری سازد. از این رو پیامبر گرامی به خواست خدا نام گرانمایه او را «فاطمه» نهاد. سپس خدا به آن بانوی با فضیلت فرمود: من به وسیله دانش و بینش، تو را از دیگر بندگان جدا ساخته و بر همه آنان برتری بخشیدم و تو را پاک و پاکیزه ساختم.
آنگاه امام باقر علیهالسلام فرمود:
به خدای سوگند که خدا این بانوی گرانمایه را به وسیله دانش و بینش از دیگران ممتاز ساخت و از همان عالم «ذر» او را پاک و پاکیزه قرار داد.
-------------------
پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج 43، ص 18.
2- بحارالانوار، ج 43، ص 14/ ذخائر العقبی، ص 26، چاپ قاهره / ینابیع المودة، ص 194 .
3- بحارالانوار، ج 43، ص 14.
4- ینابیع المودة، ص 397، چاپ استامبول/ نور الابصار، ص 41، چاپ مصر .
5- بحارالانوار، ج 43، ص 15 .
6- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .
7- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .
منبع:
کتاب فاطمة الزهرا؛ از ولادت تا شهادت، آیة الله فقید سید محمدکاظم قزوینی، ترجمه علی کرمی. (تبیان)